غفلت از آمایش در توسعه معادن
به طور کلی آمایش سرزمین اشاره به روشها و رویکردهای استفادهشده از سوی بخش خصوصی و عمومی به منظور اثرگذاری بر توزیع جمعیت و فعالیتها و بهبود بهرهوری منابع با توجه به ظرفیتهای موجود طبیعی و انسانی در فضاهایی با مقیاسهای گوناگون دارد. پایدارترین آرایشی که به سه مولفه مهم جمعیت، سرمایه و منابع طبیعی و محیطی یک منطقه یا سرزمین ختم میشود، برنامه آمایش سرزمین نامیده میشود.
به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، آمایش سرزمین در سیستم حرفهای امروزی و دانشگاهی ایران تنها به برنامهریزی فضایی در مقیاس ملی و منطقهای اطلاق میشود اما در سیستم حرفهای جهانی، بخشی از مفهوم کلی برنامهریزی شهری و منطقهای به شمار میآید.
به طور کلی آمایش سرزمین اشاره به روشها و رویکردهای استفادهشده از سوی بخش خصوصی و عمومی به منظور اثرگذاری بر توزیع جمعیت و فعالیتها و بهبود بهرهوری منابع با توجه به ظرفیتهای موجود طبیعی و انسانی در فضاهایی با مقیاسهای گوناگون دارد. پایدارترین آرایشی که به سه مولفه مهم جمعیت، سرمایه و منابع طبیعی و محیطی یک منطقه یا سرزمین ختم میشود، برنامه آمایش سرزمین نامیده میشود.
اثربخش بودن طرحهای توسعه با توجه به بهرهوری و تولید ناخالص داخلی با درنظر گرفتن سرانه آن در سالهای اخیر مشخص است و میتوان آن را با دیگر کشورها مقایسه کرد. حال در بخش معدن، به طور تخصصی میتوان مشخص کرد که کشور در سالهای گذشته تا چه اندازه با توجه به ظرفیتهای موجود در مناطق و استانهای مختلف، چه از نظر منابع معدنی و طبیعی چه حوزه جغرافیایی، توانسته به بهرهبرداری مناسب با توجه به ویژگی مهم پایداری در طرح آمایش سرزمین، دستیابد و میزان تاثیرپذیری سرمایه انسانی بهعنوان بخشی مهم در آمایش حوزه معدن چه خواهد بود. در این راستا با سید سهراب حسینی عضو کمیته اکتشاف خانه معدن ایران گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید:
سوابق کشور در حوزه آمایش سرزمین بهویژه در بخش معدن چیست؟
منظور از آمایش سرزمین رسیدن به مطلوبترین شکل توزیع جمعیت بهواسطه بهترین شکل فعالیت اقتصادی و اجتماعی در پهنه سرزمین است؛ به معنای آنکه به گونهای برنامهها را طراحی کنیم که در کشور در یک مساحتی فعالیتهای اقتصادی همگن با میزان جمعیت آن ناحیه وجود داشته باشد؛ چیزی که به طور سنتی در کشور وجود دارد آن است که میزان تقریبا ۸۹ درصد جمعیت در تنها ۴۵ درصد مساحت سکونت دارند و ۱۰.۲ درصد در مابقی مساحت کشور حضور دارند. این موضوع نشان میدهد که ضرورت دارد به این موضوع رسیدگی شود تا مساحت جغرافیایی کشور به نسبت متعادل تری بین توزیع جمعیت کشوری پراکنده شوند.
قانون طرح آمایش سرزمین یک بار در سال ۱۳۷۱ از سوی معاون رئیسجمهوری ابلاغ شد که آمایش سرزمین براساس فعالیتهای اقتصادی و زیربنایی و خدماتی انجام شود. بیشتر از نظر فعالیت اقتصادی، فعالیت اقتصادی کشاورزی، ساختمان و راهسازی مدنظر بود و بحث معدن و جزئیات آن در متن این آیین نامه عنوان نشده است. در عمل به جای تدوین طرح آمایش معدن، نقشه راه معدن متفاوتی براساس نوعی تقسیمبندیهای وظیفهای ارائه شد. درحالیکه نقشه راه معدن به معنای آن است که باید براساس آمایش سرزمین، مناطق در اولویت معدنی باید از نظر جمعیت و پذیرش جمعیت، هم مهاجرت منفی و فعالیت معدنی تعیین تکلیف شوند؛ نقش نواحی از نظر تقسیم کار و استمرار فعالیتهای معدنی و تعیین چشماندازهای اشتغال و توزیع آن در مناطق مختلف زنجیره معدنکاری نیز باید مشخص شوند.
معدنکاری را اگر از اکتشاف تا تولید صنایع مادر را زنجیره بدانیم، باید توزیع را تمام بخشهای مختلف آن درنظر بگیریم و باید برای تمامی قسمتهای آن چشمانداز درنظر گرفته شود. زمانی که این اتفاق رخ دهد، قسمتی از برنامه طولانیمدت است که شاید تبدیل به یک افق چندساله کشور شود و براساس آن میتوان برنامهریزی کوتاهمدت و میانمدت انجام داد. اگر به نقشه راه معدن بهعنوان یک چشمانداز و برنامه درازمدت نگاه کنیم، اقدامات کلی در جهت آمایش معادن شکل نگرفته است. اکتشاف و راهاندازی معدن اولویتدار برمبنای جمعیت منطقه و ظرفیتهای استانی و اشتغالی بررسی نشدهاند و نقش نواحی با توجه به تقسیم کار و استقرار جمعیت در آن مناطق و همینطور زنجیره تولید تعیین نشدهاند. با توجه به این نکات متوجه میشویم که آمایش در حوزه معادن انجام نشده و اهمیتی به تدوین آن داده نشده است.
علت کمتوجهی به تدوین کلی طرح آمایش معادن را چه میدانید؟
درباره نبود طرح کلی آمایش معادن به طور کلی مسئلهای که فعالان حوزه معدنی از آن پیبردهاند، آن است که معدن بهعنوان یک نقطه مهم اقتصادی هنوز هم در نگاه دولتمردان کشور ما جا مانده با وجود آنکه بحث و شعار در این بخش بسیار زیاد است؛ حتی رهبر معظم انقلاب نیز بر بهرهبرداری و ساماندهی مناسب معادن تاکید داشتهاند اما آن چیزی که مشاهده میشود، بیاعتنایی به آمایش و نکات تخصصی و مشکلات پیچیده حوزه معدن است. به همین دلیل طرح کلی آمایش معادن از سوی سازمان برنامه و بودجه کشور هنوز تدوین نشده است.
از نظر شما، راهکار مناسب برای شروع تدوین طرح آمایش معادن چیست؟
یکی از راهکارها برای تدوین برنامه کلی طرح آمایش معادن است که در ابتدا نقشه راه معدن مناسبی تهیه شود اما نه به صورت بخشبندی شده؛ اگر به نقشه راه فعلی نگاهی بیندازید، میبینید که تقسیمبندیها به صورت وظیفهای هستند. در این نقشه راه به نظر میرسد تعدادی سازمان و نهاد به صورت موازی وجود دارد که بین آنها شرح وظایف در حال تقسیمبندی است، نه براساس محیطزیست و جمعیت موجود در هر منطقه. به نظر کارشناسان با ایجاد طرح آمایش سرزمین در حوزه معادن، مشکلات بین نهادها و سازمانها نیز در حوزه معدن کاهش مییابد. بهعنوان مثال با استفاده بهینهتر از منابع نسبت به ذخایر و جمعیت موجود، شاهد کاهش مشکلاتی ازجمله آسیب محیطزیستی گسترده به منطقه خاصی خواهیم بود.
تدوین طرح کلی آمایش معادن نیازمند همکاری کدامیک از سازمانهای کشور است؟
میتوان گفت به نوعی سطح اول مملکت و ریاستجمهوری تصمیمگیرنده درباره انجام و نحوه تدوین طرح آمایش معادن است؛ با دستور ریاستجمهوری باید این طرح در سازمان برنامه و بودجه کشور شکل بگیرد و در اعلامیه سراسری، طرح آمایش معادن در تمام نقاط کشور انجام پذیرد؛ همانگونه که در سالهای پیشین اجرای این طرح از سوی دولت اعلام شد و طرح آمایش به طور سراسری در حوزههای مختلف کشور شکل گرفت. همچنین ضمن ابلاغ، دولت همکاریهای لازم را در جهت پیشبرد اهداف طرح آمایش معادن و انجام هرچه بهتر آن از سوی معادن انجام دهد.
به نظر شما طرح آمایش معادن میتواند بر مسئله مهاجرت معکوس و جذب سرمایههای انسانی به معادن، اثرگذار باشد؟
بخش معدن بهعنوان بخش محرک اقتصادی میتواند بر تعداد شاغلان نواحی معدنخیز تاثیر مستقیم داشته باشد و همانگونه که مشاهده میشود، به غیر از مهندسان متخصص که حضور آنها برای بعضی از فرآیند معدنی الزامی است، اغلب شاغلان معدن را افراد بومی ساکن مناطق معدنی تشکیل میدهند و به دنبال اجرای طرح آمایش معدن، اشتغال موثری برای افراد ساکن مناطق ایجاد خواهد شد اما بحث اشتغال تنها دلیل مهاجرت افراد از بعضی مناطق روستایی و شهرستانها به شهرهای بزرگ نیست. اگر بخواهیم براساس آمار و ارقام صحبت کنیم، حدود ۸۷ درصد شاغلان کشور ما در نواحی غربی و شمالی کشور هستند و بقیه در مناطق شرقی و جنوبی حضور دارند.۸۸.۶ درصد بزرگراههای کشور در بخشهای شمالی و غربی کشور تعبیه شدهاند و بیش از ۶۸ درصد بخش برقرسانی به نواحی شمالی و غربی کشور اختصاص یافتهاند. این آمارها نشاندهنده آن است که ما با کمبود توسعه میزان امکانات و تسهیلات در سراسر کشور مواجه هستیم.عدم تخصیص یکپارچه تسهیلات و امکانات در سراسر کشور نیز، باعث مهاجرت افراد بومی شده و در صورت نبود امکانات رفاهی برای زندگی، تنها اشتغالزایی در حوزه معدن نمیتواند پاسخگوی نیازهای مردم منطقه و رشد چشمگیر مهاجرت معکوس شود.
* صمت