تبدیل ایران به قدرت اقتصادی در گرو تنشزدایی با جهان است
ایران میتواند به یک کشور بسیار قدرتمند از منظر اقتصادی در نظام بینالملل تبدیل شود اما درگیری با آمریکا یا هر کشور دیگر، بدون تردید بر روند تبدیل شدن ایران به یک قدرت اقتصادی و سیاسی در جامعه ملل تاثیرگذار خواهد بود.
به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، مهمترین موضوعی که این روزها پس از بحث در مورد برجام به شدت مورد نظر قرار میگیرد، اقتصاد است. عوام و خواص از ابتدای امر تاکنون به دنبال آن بودهاند که ببینند تکلیفِ اقتصاد کشور بعد از برجام چه میشود و دلیل آن هم فشار بیامانِ تیم ترامپ طی چهار سال گذشته بر ایران بود. بسیاری معتقدند وضعیت اقتصاد کشورمان پس از ورود دموکراتها به رهبری «جو بایدن» به کاخسفید تا حدودی بهبود پیدا میکند و دستهای دیگر معتقدند که ترمیم و بهبود اقتصاد ایران، مولفههای دیگری هم غیر از برجام دارد.
برای پاسخ به این ابهامها به گفتوگو با دکتر «کامران موید دادخواه»، استاد اقتصاد دانشگاه نورث ایسترن پرداختیم. وی معتقد است که اگر ایران همچنان بر مدار تنش با کشورهای دیگر جهان از جمله ایالات متحده پیش برود، امکان ورود سرمایهگذاریهای خارجی و حتی بهرهبرداری واقعی اقتصاد از قراردادی مثل قرارداد ۲۵ ساله بین ایران و چین (با فرض انعقاد) منتفی است. دادخواه معتقد است در شرایط کنونی، بدیلی برای توافقنامه برجام وجود ندارد و باید با حرکت به سمت تنشزدایی، این معاهده بینالمللی را احیا کرده و سپس با اتخاذ تدابیر و سیاستگذاریهای صحیح اقتصادی که کشور در سالهای گذشته از آن بیبهره بوده است، به سمت رشد و شکوفایی اقتصادی پیش رفت.
مشروح گفتوگو با کامران موید دادخواه به شرح زیر از نظر میگذرد:
این روزها و با انتخاب آقای بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی ایالات متحده، بحث احتمال بازگشت امریکا به برجام مطرح شده است. به نظر شما برجام چه منافع اقتصادی برای ایران به همراه داشت که حال باید منتظر برگشت دوباره امریکا به برجام بود؛ چون رقبای سیاسی دولت ایران در زمان اجرای برجام هم مدعی بودند که این توافقنامه، ثمره چندانی برای اقتصاد ایران به همراه نداشت.
مسلماً با آمدن آقای بایدن، ایالات متحده سیاستهای دیگری را دنبال میکند و اگر واشنگتن به برجام برگردد، منافع زیادی برای دو طرف حاصل خواهد شد اما باید توجه داشت که اقتصاد مانند سلامت یک بدن نیست. زمانی که بدن شما به یک ویروس مبتلا میشود با مصرف دارو و ویتامین مشکل حل میشود و انسان دوباره سلامتی را کسب میکند اما اگر بدن شخص بیماریهای گوناگون داشته باشد و تواناییهای جسمی را از دست داده باشد، هر دارویی حتی اگر بتواند یک بیماری را شفا دهد (که در بسیاری از اوقات این هم میسر نیست) آثار جانبی فراوانی خواهد داشت و میتواند بیماریهای دیگر را تشدید کند.
یک اقتصاد سالم نیازمند امینت، آزادی و قبول دانش و فناوری اقتصاد در تدوین سیاستهاست. افزون بر این اقتصاد نیازمند روابط درست با دیگر کشورهاست. متاسفانه در چند دهه گذشته در ایران، سیاستهای درست اقتصادی در کشور اتخاذ نشده است. ایران ظرفیت و داراییهای بیحد و نصاب از حیث منابع دارد، مردمانی بسیار خوب داشته و موقعیت جغرافیایی آن بسیار عالیست. ایران میتواند به یک کشور بسیار قدرتمند از منظر اقتصادی در نظام بینالملل تبدیل شود اما درگیری با آمریکا یا هر کشور دیگر، بدون تردید بر روند تبدیل شدن ایران به یک قدرت اقتصادی و سیاسی در جامعه ملل تاثیرگذار خواهد بود.
به نظر من تا سال 1980 میلادی، روابط ایران با ایالات متحده، منافع فراوانی را برای هر دو کشور به همراه داشت ولی تمام این روابط بعد از گروگانگیری در سفارت آمریکا یکباره 180درجه به ضرر کشور تمام شد. بر این اساس معتقدم با آمدن آقای بایدن، اگر بحث بازگشت به برجام مطرح شود و این اقدام صورت بگیرد، منافع خوبی برای کشور خواهد داشت اما نکته بسیار مهمتر این است که سیاستها در داخل ایران هم باید تغییر کند. صرف اینکه حل و فصل تمام مشکلات کشور را به بازگشت آقای بایدن گره بزنیم، درست نیست بلکه باید سیاست خارجی و همچنین سیاستهای اقتصادی درستی در پیش گرفته شود. اگر غیر از این باشد، حتی اگر اوباما هم به کاخ سفید بازگردد اتفاقی نخواهد افتاد.
برخی اقتصاددانان از امتناع توسعه در ایران سخن میگویند. بهزعم این عده، حضور یا عدم حضور ایران در اقتصاد بینالملل، توفیر چندانی برای اقتصاد به همراه نخواهد داشت. بر این باور، روند سالهای قبل به خصوص از اواسط دهه ۸۰ شمسی به بعد تا امروز نشان داده که اقتصاد ایران به سمت پاکستانیزه شدن میل میکند؛ کشوری که با وجود ارتباط نسبتاً مناسب با جامعه جهانی و قدرتهایی نظیر امریکا و چین، در حوزه اقتصادی با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند. به نظر شما، وضعیت فعلی اقتصاد ایران، قابل حرکت به سمت توسعه است یا اینکه واقعاً ایران دچار درجازدگی شده است؟
در درجه نخست، اقتصاد ایران با پاکستان قابل مقایسه نیست. ایران دارای منابع بسیار و امکانات فراوان است و میتواند یکی از برجستهترین و موفقترین اقتصادهای دنیا باشد. از آن سو پاکستان، مشکلات بسیاری دارد و هنوز درگیر مبارزه با فقر و گرسنگی است. اما برگردیم به پرسش شما. در چهل و یک سال گذشته اقتصاد ایران پیشرفت چندانی نکرده که این مسأله ناشی از سیاستهای نادرست دولتی بوده است. رابطه درست با کشورهای دنیا میتوانست برای اقتصاد ایران سودمند باشد اما وقتی رابطه ایران با آمریکا قطع شد، کشورهای دیگر اجازه سوءاستفاده به خود دادند و در طول این مدت چنین اتفاقی به کرات رخ داده است.
رابطه ایران و آمریکا در سالهای پیش از حمله به سفارت آمریکا، به نفع ایران بود و برجام، گامی مثبت برای اقتصاد ایران به حساب میآمد. اگر سیاستهای ایران در زمان عقد برجام درست بود، برجام میتوانست بسیار مفیدتر باشد ولی وقتی ایران وارد تقابل با آمریکا میشود، بدون تردید کشورهای دیگر هم سوءاستفاده میکنند. در مورد چین بد نیست ببینیم که این دولت چگونه با مسلمانان اویغور رفتار میکند. همینطور به یاد آوریم زمانی که «مائو» بر سر کار بود، سیاست گام بزرگ به پیش را اجرا کرد و در نتیجه این سیاست، حداقل 5 میلیون نفر چینی از گرسنگی مردند. دولتی که با مردم خود چنین رفتار میکند، به نظر شما ممکن است غم مردم کشورهای دیگر را داشته باشد؟
قرارداد بیست و پنج ساله ایران و چین که در ماههای گذشته از آن سخن گفته شد، بهزعم عدهای واکنش ایران به خروج امریکا از برجام و بیعملی اروپاییها در اجرای مفاد برجام بود. به نظر شما با روی کار آمدن بایدن و احتمال کاهش تنشهای اقتصادی بین چین و امریکا، چین تمایلی به انعقاد چنین قراردادی در صورت ادامه درگیری و تنش بین ایران و امریکا خواهد داشت؟ اصلاً به نظر شما، این قرارداد میتواند بدیلی برای برجام باشد و موتور محرکهای برای اقتصاد ایران باشد؟
اگر روابط چین و آمریکا با آمدن پرزیدنت جو بایدن به سمت تنشزدایی پیش برود و رابطه این دو با هم حسنه شود، بدون تردید پکن سمت واشنگتن خواهد رفت و اگر هم این اقدام صورت نگیرد مطمئن باشید که چین هم به دنبال منافع خودش خواهد بود، نه منافع ایران.
بر این اساس اگر چینیها با آمدن بایدن بخواهند در قرارداد 25 ساله با ایران بازی دربیاورند، تهران باید وارد مذاکره با سایر کشورها شود. یعنی اگر سیاست کشور درست باشد و چین پای کار نیامد با کشورهای دیگر میتوان وارد مذاکره شد اما لازمه این موضوع، رابطه حسنه با دنیاست. حتی رابطه با کشورهای نفتخیز منطقه هم باید درست شود. اگر روابطی که به آن اشاره میکنم، وجود نداشته باشد، بدون تردید سیاستگذاریها هم با عیب و ایراد همراه خواهد شد. ایران را نمیتوان با افغانستان یا پاکستان مقایسه کرد چرا که ظرفیتهای ایران به حدی است که میتواند جایگاه خوبی در اقتصاد بینالملل به دست بیاورد اما باز هم تاکید میکنم که این مسأله به ارتباط کشور با جهان بستگی دارد.
اگر به تاریخ قبل از گروگانگیری در سفارت آمریکا رجوع کنیم، میبینیم که رابطه با آمریکا منافع زیادی برای ایران داشت. در وضعیت کنونی نیز، هیچ جایگزین مناسبی برای برجام وجود ندارد و از همه مهمتر این است که هیچچیز نمیتواند جای رابطه با کشورها و سیاست درست اقتصادی را پر کند. هیچ کشوری با سینه زدن پشت چین به جایی نرسیده است که نمونه آن کرهشمالی است. بر این اساس ایران باید با اهرمهای خود و براساس رابطه با دنیا، تصمیم بگیرد و سیاستهای خود را شکل دهد.
با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد ایران و کاهش چشمگیر ارزش پول ملی کشور، اساساً اقتصاد توانایی تابآوری بیشتر در برابر تحریمهای وضع شده در دوره ترامپ را دارد؟ در حال حاضر برخی معتقدند که در صورت تمایل بایدن به برگشت به برجام هم، مذاکرات جدی و رفع تحریمها حداقل تا استقرار دولت بعدی ایران در سال آینده به طول خواهد انجامید. اقتصاد فعلی ایران، تاب تحمل دو سال فشار را خواهد داشت یا خیر؟
در اینکه اقتصاد ایران زیان زیادی دیده است، تردیدی نیست اما در بحث اقتصادی باید توجه کنیم که صحبت از مرگ در میان نیست که از تابآوری سخن بگوییم. آنچه مهم است اینکه امکانات و تواناییهای یک کشور چه بوده و در عمل به کجا رسیده است.
امکانات و تواناییهای اقتصاد و مردم ایران بسیار زیاد است ولی در عمل به دلیل سیاستهای نادرست، امروز اقتصاد ایران در وضع بسیار بدی است. توجه کنید که گسترده شدن فقر و گرسنگی منجر به آزار بیشتر مردم به خصوص طبقه کارگر و فقرا خواهد شد و کسانی که سرمایهدار و مرفه هستند، اصطلاحاً ککشان هم گزیده نمیشود. البته برخی سخن از پیروی از سیاستهای اقتصادی چین و روسیه میگویند. سوالی که در اینجا مطرح میشود این است که کدام یک از فرزندان مسئولان کشور برای تحصیل یا زندگی به چین و روسیه رفتهاند که حالا میخواهند کشور را در ریل اقتصاد و سیاست دو کشور چین و روسیه قرار دهند.
بنابراین دولت ایران باید نخست سیاستهای اقتصادی را اصلاح کند، رابطه کشور با آمریکا و دیگر کشورها را بهبود ببخشد و با مذاکره با دولت آقای بایدن، برجام را زنده کند. اتخاذ سیاستهای درست این امکان را به ایران میدهد که مذاکره با آمریکا را به درستی پیش ببرد و مشکلات کوتاهمدت دوران مذاکره را کم آسیب کند. درست است که در دوران مذاکره (به ویژه اگر طولانی باشد) اقتصاد ایران تحت فشار خواهد بود، ولی آلترناتیو مذاکره نکردن چیزی جز ادامه مشکلات اقتصادی و فشار بر مردم نیست.
گزارش شرکتهای فعال ایران در بورس نشان میدهد که با تشدید تحریمها علیه ایران، کاهش واردات، روند تولید در این شرکتها بهبود داشته است. دلایل این امر چیست؟ صرف کاهش ارزش پول ملی دلیل این موضوع است یا اینکه خروج رقبای تولیدکنندگان از بازار ایران، این فرصت را در اختیار تولیدکنندگان داخلی گذاشته است. آیا میتوان کاهش وابستگی کشور به درآمدهای نفتی که ناچارا دچار آن شدهایم را موهبتی برای تقویت بنیانهای تولید داخلی بدانیم؟
وقتی ارزش پول ملی کم میشود (یعنی نرخ ارز بالا میرود) بدون تردید کالاهای خارجی با افزایش قیمت روبهرو میشوند و در نتیجه مردم به سمت استفاده از کالاهای داخلی میروند. این کاریست که سالهاست چین به آن مشغول است. بنابراین نباید گذاشت که درآمد نفت، موجب پایین آمدن نرخ ارز خارجی یعنی بالا رفتن ارزش پول ملی شود چون چنین چیزی به زیان تراز بازرگانی خارجی غیرنفتی خواهد بود ولی آیا باید نتیجه گرفت که ایران باید صادرات نفت را کنار بگذارد؟ خیر! ایران باید نفت خود را تا آنجا که میتواند صادر کند ولی مصرف دلارهای نفتی باید بهگونهای درست انجام شود. بخش از این دلارها باید برای واردات ماشینآلات سرمایهای و تکنولوژی روز صرف شود، بخش دیگری در حسابهای بلندمدت نگهداری شود و میزان کم و معینی هم در بازار داخلی عرضه شود ولی هر روزی که قیمت دلار بیش از نیم درصد کاهش یابد، عرضه آن روز دلار نفتی هم قطع شود. بازار داخلی باید بر پایه عرضه و تقاضا باشد. اینکه در حال حاضر، دولت پول ارز را به ثمن بخس میفروشد، جنبه یارانهپردازی به قدرتمندان و پولدارها دارد.
به عنوان یک اقتصاددان، چه تدابیری را در صورت احیای برجام و چه سازوکارهایی را برای سامان بخشی به اقتصاد در صورت تداوم تحریمها پیشنهاد میکنید؟
چنانچه پیش از این گفتم، برجام و برداشته شدن تحریمها زمینه بسیار خوبی برای سلامت، شکوفایی و پیشرفت اقتصادی ایران فراهم میکنند اما همه این آثار نیازمند درست کردن ساختار اقتصاد ایران، اتخاذ سیاستهای درست، آزادی اقتصادی و رابطه خوب با همسایگان و دیگر کشورهاست. اگر برجام احیا نشود و تحریمها برداشته نشوند، بدون تردید اقتصاد ایران هر روز بدتر و فشار بر مردم به ویژه کارگران و طبقه کمدرآمد بیشتر خواهد شد. در چنین وضعی هم ساختار و سیاستهای درست مفید خواهند بود ولی در مجموع وضع اقتصاد ایران بسیار ناگوار خواهد بود و کشورهای بسیاری از این موقعیت سوءاستفاده کرده و منافع خود را به قیمت زیان اقتصاد ایران پیش خواهند برد.
* ایلنا