صنعت نمایشگاهی ایران مدیون ایده بکر امیرکبیر
آن زمان ایران برخی از شاهکارهای معماری دوران صفوی را به شکل نمای بیرونی غرفه خود، همراه با کالاهای صادراتی کشور شامل فرش دستباف تبریز، قالی کردستان، زعفران اعلا و پسته مرغوب در معرض نمایش اروپاییان گذاشت و گفته میشود تجار با دست خالی و جیبهای پر به ایران برگشتند.
به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، از زمان برگزاری نخستین اکسپو در سال ۱۸۵۱میلادی در لندن، ۱۷۰ سال میگذرد و در این مدت این نمایشگاهها دستخوش تحول زیادی شدهاند. آن زمان هنوز دوربین عکاسی در کار نبود و آنچه بهعنوان اسناد تصویری در اختیار مورخان قرار دارد، برخی نقاشیهای نهچندان معتبر است که در برخی کتب نمایشگاهی مورد استفاده بودند.
کشورمان ایران به دستور صدراعظم در زمان قاجار، اکسپو ۱۸۵۱ لندن را بهعنوان مقصدی برای توسعه تجارت برگزید. از آنجا که میرزا محمدتقیخان فراهانی معروف به امیرکبیر به توسعه صادرات و رشد صنایع علاقه فراوانی داشت، طبق اعلانی که در روزنامه وقایع اتفاقیه منتشر کرد، از صاحبان صنایع دعوت کرد تا کالاهای خود را به نمایش بگذارند. حدود ۳ ماه زمان برد تا گروهی ویژه از ایران آماده، تجهیز و به صورت زمینی به انگلستان اعزام شوند. ۶ ماه نیز زمان برد تا اکسپو بهطور کامل برگزار شده و البته ۳ ماه نیز برای بازگشت هیات اعزامی به ایران صرف شد؛ بنابراین ظهور و بروز کشومان در این رویداد دقیقا یک سال تمام طول کشید.
آن زمان ایران برخی از شاهکارهای معماری دوران صفوی را به شکل نمای بیرونی غرفه خود، همراه با کالاهای صادراتی کشور شامل فرش دستباف تبریز، قالی کردستان، زعفران اعلا و پسته مرغوب در معرض نمایش اروپاییان گذاشت و گفته میشود تجار با دست خالی و جیبهای پر به ایران برگشتند.
بدان معنا که هرآنچه بهعنوان محصول صادراتی با خود به خارج از کشور برده بودند، فروش رفته و چیزی برای بازگشت به ایران باقی نمانده بود. غیر از این، محصولات بهعنوان کالاهای اصلی، برخی کالاهای هنری نظیر اسباب نقاشی و خطاطی شامل جلد کتاب، قلمدان، تذهیب و...، نقاشی دور اتاق و تالار، قطعه خط خوشنویس و خطوط قدیم که حاشیه و متن آن نقاشی و تذهیب شده باشد، جعبه و قاب آینه و قاب شانه و قاب کتاب و قاب شکار و... در این رویداد به نمایش درآمده بود.
براساس روایتهای تاییدنشده امیرکبیر فقید اگرچه دستور حضور در این رویداد نمایشگاهی را صادر کرده بود اما در همان بازه زمانی یک ساله بهدست ناصرالدین شاه و در حمام فین کاشان کشته شد و هرگز ثمره ایده خلاقانه خود را به چشم ندید. ایدهای که راه را برای فعالیتهای نمایشگاهی بعدی در کشورهای دیگر و بهویژه اکسپوهای دورهای هموار کرد.
ایران پس از اکسپو لندن در ۹ رویداد جهانی دیگر حضور ویژه داشت. اکسپوهای ۱۹۰۰ پاریس، ۱۹۶۷ مونترال، ۱۹۹۳ تائجون، ۱۹۹۸ بریسبون، ۲۰۰۰ هانوفر، ۲۰۰۵ آیچی، ۲۰۱۰ شانگهای، ۲۰۱۵ میلان و اکسپو منطقهای ۲۰۱۷ در آستانه قزاقستان، رویدادهایی بودند که کشورمان در آنها پاویون اختصاصی داشته است.
ناصرالدین شاه و اکسپو ۱۸۶۷
بازخورد اتفاقات مثبت اکسپو پس از بازگشت تجار به گوش شاه رسیده بود و او پس از شنیدن اخبار مثبت در این زمینه مشتاق شد شخصا از اکسپو بعدی دیدن کند. سال ۱۸۶۷ وی در قالب هیاتی بزرگ راهی پاریس شد تا در اکسپو فرانسه حضور پیدا کند. او البته آنقدر شیفته زرق و برق شهرهای اروپایی شد که تقریبا بخش مهم سفرش به حضور در مراکز دیدنی و تفریحی گذشت. مگر یکی دو روز آخر! درکتاب روزنامه خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوم فرنگستان، کتاب دوم، به کوشش محمداسماعیل رضوانی و فاطمه قاضیها، صفحات ۲۳۶ تا ۲۳۸ میخوانیم: «صبح از خواب برخاستیم، رخت پوشیدم. امروز روز آخر پاریس است و اوضاع غریبی است؛ از یک طرف بار میبندند، از یک طرف متصل برای ما و عزیزالسلطان [ملیجک دوم] عکس و اسباب میآورند و میخواهند اخذ پول کنند. معرکه اوضاع عجیبی است! سوار کالسکه شده رفتم الیزه برای وداع با کارنو [رئیسجمهور فرانسه].
امینالسلطان و... بودند. دمِ پله ژنرال Le ruger ایستاده بود، ترار صدراعظم، اسپولر وزیر خارجه بودند. کارنو هم پیدا شد. رفتم بالا قدری نشسته صحبت کردیم. زن کارنو هم آمد، یک مجسمه کوچک کارنو را که در توی جعبه بود کارنو به ما هدیه داد، برگشتیم به منزل. بعد از ساعتی سوار شده با امینالسلطان و... رفتیم اکسپوزیسیون [نمایشگاه]. با کالسکه داخل شده الی جای متاع خود فرانسهها که در میان مرکز است رفتم. تمام گردش ما منحصر شد به دیدن صنایع فرانسه. خیلی راه رفتم، پاها خسته شد، جواهری، زرگری طلا و نقره، مطلاکاری، مفضض [آبنقره]کاری، چینیسازی، بلور، آینه، اسبابهای دیگر، خیلی تماشا کردیم. بعضی جواهرات را خریدم. به قدر هزار و پانصد تومان جواهر و طلا و بلور خریدم.
آنقدر چینیهای خوب و نفیسی بود که اگر دو کرور نقد آدم همراه داشت تماما را میداد و جواهر و چیزهای دیگر میخرید. وقت هم تنگ بود، چون شش بعدازظهر فورا اکسپوزیسیون [نمایشگاه] بسته میشود و مردم باید بروند بیرون، اما بیرون اکسپوزیسیون و برج ایفل الی صبح باز است. خلاصه یک آینه بیجیوه در متاع فرانسه بود که هفت ذرع طول داشت، سه ذرع بلکه چهار ذرع بیشتر عرض میگفتند. اول [نخستین]آینه بزرگی است که الی حال [تاکنون]در دنیا ساخته شده است.
کارخانههای صنعتی فرانسه از پارچه و بلور، چینی، آهنآلات و... و... خیلی ترقی کرده است. امروز البته به قدر سه کرور تومان بیشتر جواهر دیدم، همه اعلا مرواریدها، الماسهای رنگ به رنگ، ده جور رنگ الماس بود که شخص به رنگ آنها واله میشد. اما خیلی گران میگفت. خلاصه غروبی برگشتم توی اکسپوزیسیون باز سوار کالسکه شدیم. آنقدر جمعیت بود که با کمال اشکال سوار کالسکه شدیم و رفتم. یکسر رفتیم خانه نظرآقا، ایلچی ایران، خانه قشنگی داشت، قدری نشسته عصرانه خوردیم، سه چهار پسرهای بزرگ و کوچک دارد، یک دختر کوچک چهارساله بامزه داشت، دختر و اولادش زبان ترکی هم میدانند. از آنجا برگشتم منزل. شب را، چون بسیار خسته بودم و فردا هم باید برویم به بادنباد آلمان به هیچجا نرفتم. امینالسلطان به رصدخانه پاریس رفته بود با دوربین بزرگ [تلسکوپ] ماه را تماشا کرده بود.»
نام نیک آقای صدراعظم
درطول دهههای اخیر فعالان صنعت نمایشگاهی بهواسطه خدمتی که این شخصیت حدود یک و نیم قرن قبل به صنعت نمایشگاهی کرده، نام سالنهای نمایشگاهی متعددی را در سراسر استانها به نامش کردند. برای مثال، استان اصفهان که اخیرا صاحب سایتی عظیم و با شکوه شده نخستین سالن نمایشگاهی خود را در این مجموعه بهنام امیرکبیر نام نهاده است. این مکان در ۳ سالن مجزا با ۷ هزار و ۸۰۰ مترمربع فضای مفید نمایشگاهی تعبیه شده که این رقم دو برابر فضای کنونی نمایشگاه در پل شهرستان اصفهان (محل قبلی قرارگیری سایت نماییشگاهی) است. در استان آذربایجان شرقی نیز از حدود ۱۵ سال قبل یکی از مهمترین و بزرگترین سالنهای نمایشگاهی بهنام صدراعظم نامدار ایرانی شده و خدمات وی را یادآوری میکند. این سالن حدود ۱۰ هزار متر مربع فضای نمایشگاهی دارد.
* صمت