افزایش بهرهوری، محور صادرات سنگ ساختمانی
فعال صادراتی و مشاور بینالمللی حوزه سنگ: اغلب مجموعههای معدنی و تولیدی انگیزه کافی برای ورود به بازار صادراتی را ندارند. به این ترتیب افرادی که شایستگی لازم را ندارند از موقعیت حداکثر بهرهبرداری شخصی را میکنند و برخی هم به عناوین مختلف خواسته یا ناخواسته باعث ضعف اعتمادبهنفس صنعت سنگ ایران میشوند.
به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، صنعت سنگ با رکود نسبی در بازار ساختوساز مدتها درگیر کمبود تقاضا بوده و تولید آن یک مسیر محافظهکارانه و کاهشی را طی کرده است. واحدهای تولیدی این صنعت در دو بخش عمده معدن و کارخانه با مشکلات هزینه، سرمایه در گردش و کمبود نیروی کار روبهرو هستند.
بررسی وضعیت عرضه و تقاضا در بازار داخلی و بینالمللی باتوجه به روند ساختوساز و تعدد پروژههای عمرانی شخصی و دولتی ما را به این سمت هدایت میکند که بهترین استراتژی برای ماندگاری در فضای رقابت افزایش بهرهوری است. سیامک اخطاری، فعال صادراتی و مشاور بینالمللی حوزه سنگ در مصاحبه ای که در زیر می خوانید به صورت مفصل در این باره توضیح داده است:
وضعیت بازار سنگهای ساختمانی کشور به چه صورت است؟
در سیاستهای کلان اقتصادی کشور، اغلب به نفتمحور بودن توجه شده، از این رو معادن و بهطور خاص معادن سنگهای ساختمانی آن طور که باید و شاید موردتوجه قرار نگرفته و رشدی نداشتهاند. بازار سنگ ساختمانی در زمان کاهش ساختوساز یا بروز بحرانهایی مثل کووید ۱۹ دچار انباشت تولید و سردرگمی در صنعت سنگ ساختمانی شده است. وقتی فعالان این حوزه با انباشت تولید و کمبود تقاضا مواجهند، اغلب به صادرات محصول خود به کشورهای همسایه که از استاندارد بالایی در مصرف هم برخوردار نیستند، روی میآورند. گرچه نقدهایی به ارزانفروشی این افراد مطرح است، اما باید توجه داشت این مهم راهکاری مناسب برای گردش چرخ تولید محسوب میشود و در واقع در شرایط تحریم و رکود داخلی روش مناسبی برای زنده نگه داشتن تولید بهحساب میآید. از طرف دیگر اغلب واحدهای تولیدی، هدفگذاری و آمادگی لازم برای پاسخگویی به بازارهای صادراتی را ندارند، چراکه برای این مهم سازماندهی نشدهاند و توان لازم را ندارند.
فعالان حوزه سنگ چه راهبردی را باید برای ادامه حیات خود در نظر بگیرند؟
هرچند گاهی فضای گرم بازار داخلی و افزایش مصرف، موجب جذب سرمایه، ثبت معادن و راهاندازی کارخانههای فرآوری در حوزه سنگ شده، اما ساختار معدنداری و کارخانهداری این حوزه در کشور به شکلی است که عرضهکنندگان سنگهای مشابه در بازار متعدد هستند و در این شرایط رقابت بسیار سخت میشود. بر این اساس، فعالان حوزه سنگ برای ادامه حیات خود مجبورند تغییر راهبرد داده و مسیر خود را با تمرکز بر بهرهوری اصلاح کنند. اگر وضعیت آماری شرکتهای موفق در صادرات سنگ را بررسی کنیم، متوجه میشویم مجموعههایی که به رشد بهرهوری رسیدهاند، در همین شرایط تحریم هم موفق عمل کردهاند؛ بنابراین ضعف زیرساخت یا کمبود ماشینآلات مشکل کلیدی معدنکاران ما نیست، بلکه مسئله اصلی و موردتوجه در این زمینه بهرهوری است. در واقع باید قبول کنیم که معادن سنگ کشور مشکل ضعف بهرهوری دارند که میتوان با اعمال تدابیر دستوری از جمله الزام به قواره بودن سنگ به شکل ششوجه، قدمهای مثبتی برای رشد بهرهوری برداشت. حقیقت تلخ فعالان و تشکلهای صنعت سنگ ایران در شرایط حاضر کماطلاعی از بازارهای صادراتی است. اغلب مجموعههای معدنی و تولیدی انگیزه کافی برای ورود به بازار صادراتی را ندارند. به این ترتیب افرادی که شایستگی لازم را ندارند از موقعیت حداکثر بهرهبرداری شخصی را میکنند و برخی هم به عناوین مختلف خواسته یا ناخواسته باعث ضعف اعتمادبهنفس صنعت سنگ ایران میشوند. این موارد باعث شده رویکرد صنعت سنگ اشتباه تعریف شود و مجموعههای معدنی و کارخانهداران به آبباریکه راضی باشند و سراغ سازماندهی صادراتی و توسعه بهرهوری نروند.
برای رشد حوزه سنگ، تشکلهای صنفی چه وظیفهای دارند؟
یکی از وظایف تشکلهای صنفی این است که همچون دیدهبانی با نگاه آیندهپژوهی زنگ خطر و اتفاقات منفی را برای خانواده صنفی بهصدا درآورند. آنها باید قبل از رسیدن به بحران به فعالان اقتصادی حوزه سنگ هشدار دهند که از رویههای سنتی خارج شوند، سیستمسازی و تحقیق کنند و اطلاعات بهروز داشته باشند تا بتوانند به بهترین شکل دغدغههای صنفی خود را شناسایی و پیگیری کنند.هرچند تاکنون زحمات زیادی برای ایفای نقش تشکلها کشیده شده، اما همچنان مشکل ضعف انسجام صنفی در کشور وجود دارد؛ بهطور مثال قرار شده بود انجمن سنگ ملی ایران بهشکلی منسجم ایجاد شود که مشمول مرور زمان شد و متاسفانه هنوز هم شکل نگرفته است. فراموش نکنیم انسجام صنفی باعث میشود با تکیه بر اجماع و خرد اجتماعی خانواده صنعت سنگ، بتوان خواستههای منطقی در چارچوب منافع ملی را بهشکل کیفی مطرح کرد. گاهی بهدلیل ضعف انسجام صنفی شاهد نفوذ غیرمتعادل سرمایه سرگردان بهصورت انحصاری یا گران شدن مصنوعی برخی سنگها هستیم، این در حالی است که همه این موارد با سیستمسازی تشکلها و کنترل ازسوی مراجع مسئول قابل حل است. با شکلگیری تشکلها میتوان شاهد برقراری توازن در بازار عرضه و تقاضا بود و یک اقتصاد پایدار به نفع توسعه صنعت سنگ ایران شکل داد.
برخی باور دارند صادرات سنگ خام باعث معرفی سنگ ایران به دنیا میشود، نظر شما چیست؟
تا زمانی که سراغ فرآوری و توسعه صادرات نرویم، نه خبری از شناخته شدن سنگ ایران است و نه شاهد تحقق برندینگ سنگ ایران خواهیم بود. با صادرات سنگهای کوپ (خام) بهطور حتم شانس رقابت و ورود به پروژههای احتمالی را از دست خواهیم داد. خوب است از خود سوال کنیم در این چند سال صادرات سنگ کوپ چه میزان سنگ ایران را به دنیا معرفی کرده است! کدام معدندار یا کارخانهداری میداند سنگ صادرشده کجا و به چه اسمی در پروژه بینالمللی کار شده است! به این ترتیب آنچه مسلم است اینکه جامعه صنعت سنگ ایران باید به سمت صادرات و رشد فرآوری حرکت کند. این سیاست کلان عاقلانه و خردورزانه است و باید بهعنوان استراتژی کلان کشور موردتوجه قرار گیرد.
خانواده صنعت سنگ ساختمانی چگونه باید به اهداف خود برسد و شما چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید؟
سیاست پرهیز از خامفروشی در همه جای دنیا یک اصل پذیرفتهشده است. کشورهای پیشرفته بهدنبال انرژی و نیروی انسانی ارزاننرخ هستند، بههمین جهت کارخانههای تولیدی خود را در کشورهای کمتر توسعهیافته برپا میکنند و از هزینه تمامشده خود میکاهند. طبیعی است که رقابت در اقتصاد این مهم را الزامی میکند.تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی ما هم باید بهنحوی حرکت کنند که از مزیت مطلق تولید در کشور حداکثر بهره را ببرند. در این بین حمایت از تولید ماشینآلات داخلی با کمک شرکتهای دانشبنیان و حمایت از نخبگان علمی کشور با محور مهندسی معکوس در صنعت فرآوری از موارد مهمی است که باید توسط سیاستمداران و فعالان اقتصادی دنبال شود. یکی از مسائل مهم در صنعت سنگ ایران این است که متولیان معرفی سنگ ایران در جهان، گاهی انگیزه کافی برای توسعه صادرات و بازارگشایی ندارند. اغلب دلگرمیهای مقطعی از بازار گرم داخلی باعث شده انگیزه کافی برای هزینهکرد و ورود به بازارهای هدف وجود نداشته باشد. مورد دیگر رصد وضعیت رقبا در بازار کشورهای هدف است. در واقع با این کار فعالان اقتصادی متوجه حضور فیزیکی آنها در بازار و نزدیک شدن به کریدورهای مصرف نهایی میشوند. امروز دوران ارسال عکس به مشتری برای جذب آن به پایان رسیده است. سنگهایی شانس ورود به پروژههای بینالمللی را دارند که خود را از نظر کیفی و کمی اثبات کنند. صنعت سنگ ایران برای بقا در شرایط سخت اقتصادی باید بتواند خود را برای چالشهای بیشتر آماده کند. کشور ما از هر نظر یعنی منابع، نیروی کارآمد و فناوری تولید مشکلی برای ورود به بازارهای صادراتی ندارد. امید است با سیستمسازی و سازماندهی واحدها و مدیریت صادرات شاهد ورود سنگهای ایرانی با نام ایران به بازارهای هدف صادراتی در دنیا باشیم.
* صمت