ضعف زیرساختهای صادرات سنگ؛ از بهانه تا واقعیت
مشاور بینالمللی حوزه سنگ: اقداماتی همچون تشکیل کنسرسیومهای صادراتی، تشکیل شرکتهای صادراتی تخصصی، حضور در بازار هدف با جستوجوی یک شریک تجاری محلی، تاسیس شرکت و داشتن انبار پشتیبانی در بازارهای هدف و بهرهمندی از تحقیق بازار و اطلاعات فرهنگ مصرفی و قوانین جاری بازارها همه در این فهرست قرار دارند. موفقیت شرکتها مستلزم داشتن استراتژی، تامل و برنامهریزی است.
به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، صنعت سنگ مثل سایر کسبوکارها با عرضه و تقاضا ارتباط تنگاتنگ دارد. سنگ با رکود نسبی در بازار ساختوساز مدتها درگیر کمبود تقاضا بوده و تولید آن یک مسیر محافظهکارانه و کاهشی را طی کرده است؛ به این ترتیب واحدهای تولیدی این صنعت در دو بخش عمده معدن و کارخانه فرآوری با مشکلات هزینه و سرمایه در گردش و کمبود نیروی کار روبهرو بودهاند.
عرضه و تقاضا در بازار داخلی باتوجه به روند ساختوساز و تعدد پروژههای عمرانی شخصی و دولتی ما را به این سمت راهنمایی میکند که بهترین استراتژی برای ماندگاری در فضای رقابت کاهش هزینهها، افزایش حداکثری بهرهوری و تلاش برای حفظ شرایط موجود است.
روزنامه صمت درباره اهمیت توجه به بازار سنگ، اینکه چه زیرساختهایی باید فعال شوند، در این حوزه چه میزان توانمند هستیم و برای توسعه اقتصادی در بخش سنگ چه اقداماتی باید انجام دهیم با سیامک اخطاری، مشاور بینالمللی حوزه سنگ گفتوگو کرده که در زیر میخوانید.
منظور از زیرساخت در صنعت سنگ ایران چیست و در این زمینه ما چه شرایطی داریم؟
برای موفقیت در یک امر تولیدی نیازمند مجموعهای از عوامل هستیم که عبارت است از منابع اولیه یا مواد خام، نیروی کارآمد با دانش، متخصص و باتجربه، ابزار تولید شامل ماشینآلات و تجهیزات و درنهایت امکانات بازاریابی و صادرات. زیرساخت پایههای اولیه ایجاد، حرکت و تولید است؛ به تعبیری ابزارهای اولیه برای تحقق یک هدف تولیدی در اینجا مد نظر ما است. با توجه به آمارهای مطرح در محافل گفتوگوی میانصنفی با این عبارات مواجه میشویم که چرا ما در رسیدن به اهداف صادراتی و رشد حوزه سنگ موفق عمل نکردهایم؟! در نهایت مجموعهای از تفکرات و نقدها به این مهم ختم میشود که ما زیرساختهای مناسب برای دستیابی به اهداف صادراتی و رشد حوزه سنگ را در اختیار نداریم؛ بنابراین واکاوی و نقد بحث زیرساختها در حوزه صنعت سنگ موضوع مهمی است.
ایران چه میزان در حوزه سنگ توانمندی دارد و چقدر از نیروی متخصص بهرهمند هستیم؟
ایران در حوزه منابع و سنگ خام به لحاظ کمیت و کیفیت جزو پنج کشور مطرح جهان است؛ بنابراین نیازی به تبیین و بسط بیشتر این مقوله نیست. در مبحث نیروی انسانی کارآمد، با دانش، متخصص و باتجربه نیز تردیدی در استعدادهای شکوفا شده ایرانی نداریم؛ نه در مقام شعار، بلکه امروز در کشور ایران و اقصی نقاط دنیا این مسئله به شکل جامعه آماری خود را نشان داده و ما شاهد جذب گسترده نیروهای متخصص و متعهد ایرانی در سازمانها و پروژههای معروف جهانی هستیم. البته در ایران هسته تلاش نیرویهای کارآمد در زمان تحریمهای ظالمانه دنیای سلطه ملموستر است.
چالش اصلی حوزه سنگ چیست؟
چالش اصلی این حوزه بر دو محور یعنی ابزار تولید و فراهم کردن امکانات بازاریابی و فروش صادراتی تمرکز دارد. در بحث ابزار تولید تلاش ماشینسازان معدنی ایرانی ستودنی است. در این بین باید درباره دیدگاههایی که به توان تولید داخلی با نگاه تردید مینگرند و باعث ضعف اعتماد بهنفس فنی و صنعتی میشوند، کمی تامل کنیم. صنعت سنگ ایران شامل ماشینآلات برش استخراجی، فرآوری، ساب، کالیبره، تولید اسلب و تایل از صنعت فولاد پیچیدهتر نیست. هماکنون با عنایت و تلاش توانمندان داخلی در پیچیدهترین نقاط حساس فنی نهتنها از پس مشکلات برآمدهایم، بلکه در برخی موارد از جایگاه بینالمللی خاصی نیز برخوردار شدهایم. صادرات محصولات فولادی به کشورهای پیشرفته و توسعهیافته با استانداردهای خاص فنی تاییدی بر این مدعا است؛ بنابراین با برنامهریزی و تکیه بر توان داخلی میتوانیم با پرهیز از شعارزدگی بهطور واقعی اثبات کنیم که سنگهای ایران بعد از طی فرآیند تولید داخلی توانستهاند نظر مشتریان سختگیر در حوزه صادرات را به شکلی مطلوب جلب کنند.
عنوان میشود ما زیرساختهای مناسبی نداریم، نظر شما چیست؟
این مسئله هیچ معیار منطقی ندارد. برای شناخت بهتر کافی است سیر تکاملی صنعت در ترکیه و چین را بررسی کنیم. ترکیه با برنامهریزی و حمایت ملی هماکنون در تولید ماشینآلات فرآوری خودکفایی کامل دارد. چین با دارا بودن ۹۸ درصد صادرات فرآوری سنگ مثال واضحی از بحث خودباوری را به نمایش گذاشته است. بدیهی است که دیکته نوشته نشده غلط ندارد. ما نیز باید با حمایت صنعتگران داخلی و همچنین فرهنگسازی در خانواده صنعت سنگ اقداماتی برای خودکفایی با کمک سازمانها و شرکتهای بزرگ معدنی انجام دهیم. تاکید دارم که در این زمینه با مشکل عمده و سد بزرگی روبهرو نیستیم. اما کمبود زیرساختها مربوط به ضعف جهتگیریهای صادراتی است. این مورد حساسترین و کلیدیترین بخش داستان صنعت سنگ کشور است. باتوجه به رویکرد اکثریت واحدهای تولیدی به بازارهای داخلی میتوان گفت که توجه به صادرات مغفول مانده است. اگر بررسی کنیم ملاحظه خواهیم کرد که در موارد موفق صادراتی شاهد توجه به فهرستی هستیم که در واحد زمانی میان و بلندمدت چیده شده و سازمانی مشخص با یک راهبرد خاص و برنامه خاص موفق عمل کرده است.اقداماتی همچون تشکیل کنسرسیومهای صادراتی، تشکیل شرکتهای صادراتی تخصصی، حضور در بازار هدف با جستوجوی یک شریک تجاری محلی، تاسیس شرکت و داشتن انبار پشتیبانی در بازارهای هدف و بهرهمندی از تحقیق بازار و اطلاعات فرهنگ مصرفی و قوانین جاری بازارها همه در این فهرست قرار دارند. موفقیت شرکتها مستلزم داشتن استراتژی، تامل و برنامهریزی است.
چقدر برای بازاریابی هزینه میکنیم؟
تحقق اهداف نیازمند در نظر گرفتن یک سبد هزینهای است. مسئله ضرورت سرمایهگذاری و قبول ریسکهای آن در مقطع زمانی کوتاه است. روشهایی مانند جستوجوی شریک تجاری و امضای قرارداد مشارکت خارجی از میانبرهای این قاعده است. به این ترتیب بازاریابی بهراحتی در یک بازه زمانی کوتاه و میانمدت قابل بررسی و اجرا است. حضور رقبای قوی در بازار و ایجاد دسترسی آسان برای مشتری یک مزیت تجاری در بازارهای صادراتی سنگ ساختمانی است و این به آن معنا است که باید برای بازاریابی و فروش صادراتی هزینه کنیم. ما پیش از اینکه درگیر مشکلات زیرساختی باشیم، درگیر مشکلات ذهنی هستیم. باید روی باورها، اعتمادسازی و تکیه بر توان داخلی خود تامل بیشتری کنیم. در این روند نیازمند تقویت اعتماد بهنفس صنعت سنگ ایران هستیم. از بعد فرهنگی و تبادل افکار تا حوزه تصمیمسازان کشور باید به این مهم توجه کنند. باور دارم که پیمودن راههای دشوار و رسیدن به اهداف صادراتی در صنعت سنگ دور از انتظار نیست.
* صمت