درد بی‌مسکنی درمان دارد؟!

درد بی‌مسکنی درمان دارد؟!
  • 1399-03-10
  • .
در واقع باید پرسید چه دلیلی داشت که پروژه مسکن مهر در شهرهایی به وسعت و با جمعیت تهران اجرایی شود؟! و چرا چنین طرحی در شهرستان‌ها و روستاها اجرایی نشد تا ساکنان آن مناطق، فکر مهاجرت از سرزمین خود را از سر بیرون کنند و به کسب‌وکار حرفه‌ای خود در آن مناطق مشغول باشند.

به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، غول تورم همچنان چند سروگردن از قامت توان خرید اقشار متوسط و ضعیف کشور بلندتر است و همچنان این قشر را برای طبیعی‌ترین و اولیه‌ترین نیازهای خود یعنی خوراک، پوشاک و مسکن دچار زحمات زیادی می‌کند.

 بازار مسکن در این سال‌ها همواره در حال شاخ و شانه‌کشی برای گروه‌های بدون خانه بوده و باتوجه به شرایط اقتصادی امروز کشور، صاحبخانه شدن به قله‌ای دست‌نیافتنی‌تر از گذشته برای عده‌ای از مردم تبدیل شده و بسیاری از فعالان این حوزه را به زبان آورده است.

صنعت ساختمان حاصل اشتباه ما است

محمدعلی پورشیرازی، کارشناس حوزه مسکن/ عضو هیات مدیره سندیکای شرکت‌های ساختمانی ایران: اگر به تاریخ اجتماعی گذشته مراجعه کنیم، می‌بینیم که در تمام دوره‌ها مسکن به‌عنوان یکی از نیازهای اصلی و واقعی افراد در هر جامعه مطرح بوده که البته کیفیت آن در هر دوره باتوجه به شرایط و معیارهای همان دوره قابل بررسی و آنالیز است. بنا بر همین نیاز در هر دوره‌ای به‌گونه‌ای از مسکن توسط تولیدکننده، مصرف‌کننده یا واسطه بهره‌برداری شده است. در تمام نیازهای بشری نقش تولیدکننده و مصرف‌کننده بسیار حیاتی است اما در حوزه مسکن نقش واسطه‌ها نیز انکارناپذیر و بسیار تاثیرگذار بوده است. در کشور ما نیز در چند دهه گذشته، بسیاری از عوامل در افزایش غیرمنطقی قیمت مسکن موثر بوده اما شاید مهم‌ترین اشتباه در این زمینه شناور کردن مردم و ایجاد زمینه برای مهاجرت آنها به شهرهای بزرگی مثل تهران بود، به‌طوری‌که در مدت کوتاهی جمعیت سه میلیون نفری پایتخت را به هشت میلیون نفر رساند؛ تازه باید به این اشتباه، استفاده و سوءاستفاده‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نیز افزود و می‌توان در این زمینه گفت تمام افرادی که در هر بخش حوزه مسکن می‌توانستند سوءاستفاده‌ای انجام دهند، از این کار اجتناب نکردند و بررسی مالکیت ساختمان‌های بزرگ می‌تواند دلیلی بر این مدعا باشد. البته تغییر باورهای مردم نیز در این موضوع بی‌تاثیر نبود. در گذشته موجر یا مستاجر بودن در نظام خانواده‌ها اهمیت چندانی نداشت و حتی از مستاجری با عبارت «اجاره‌نشینی و خوش‌نشینی» یاد می‌شد؛ مسئله‌ای که در سال‌های بعد به‌تدریج اهمیت پیدا کرد و حتی به‌عنوان یکی از پارامترهای مثبت برای ازدواج محسوب شد و همین موضوع، سرعت ساخت‌وساز در شهرهای بزرگ را افزایش داد. جنگ مسکن درحال‌حاضر در کشور ما به جنگ جدی و عجیب و غریبی بدل شده که همواره با افزایش قیمت و تورم انفجاری همراه بوده و در سه دهه افزایش افسارگسیخته نرخ تورم در همه حوزه‌ها باعث شد به‌عنوان مثال آهن از کیلویی صد و بیست تومان به پنج هزار تومان برسد. دولت نیز در همه این سال‌ها به‌قدری با مشکلات خود سرگرم بوده که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند موضوع مسکن را در اولویت برنامه‌های خود قرار دهد که البته این نوع نگرش کاملا اشتباه است.
یکی دیگر از جنایات بزرگ در حوزه مسکن کشور، مسکن مهر و جانمایی آن بود. در واقع باید پرسید چه دلیلی داشت که پروژه مسکن مهر در شهرهایی به وسعت و با جمعیت تهران اجرایی شود؟! و چرا چنین طرحی در شهرستان‌ها و روستاها اجرایی نشد تا ساکنان آن مناطق، فکر مهاجرت از سرزمین خود را از سر بیرون کنند و به کسب‌وکار حرفه‌ای خود در آن مناطق مشغول باشند. اجرای غیراصولی طرح‌هایی از این دست نه‌تنها حوزه مسکن را با چالش‌های جدی مواجه کرد که حتی تاثیر منفی و قابل‌توجهی بر حوزه‌هایی مانند کشاورزی و دامپروری و مشاغل روستایی گذاشت و بسیاری را در اندیشه کار و تحصیل از محل زندگی خود به‌سوی شهرهای دیگر روانه کرد. البته کسی منکر نقش تحصیل در رشد جوامع نیست اما در هیچ جای دنیا و حتی کشورهای پیشرفته لازم نیست همه افراد وارد دانشگاه شوند و هرکس بنا به نیاز حرفه‌ای خود سبکی از زندگی را برمی‌گزیند. درنهایت به‌نظر می‌رسد افزایش قیمت مسکن در کشور ما تحت تاثیر عوامل بسیاری است که ناآگاهی و سودجویی از مهم‌ترین آنها هستند و باید این ساختار به شکل صحیحی درآید تا نظام عرضه و تقاضا در مناطق مختلف کشور متعادل شود.

باید برای انبوه‌سازی تسهیلات قائل شد

مجتبی بیگدلی، رئیس انجمن انبوه‌سازان مسکن: بازار مسکن کشور دارای شرایطی مانند بازار خودرو کشور است و وضعیت بهتری نسبت به آن ندارد و قیمت‌های رهن و اجاره در این بازار نیز به‌صورت لحظه‌ای در حال تغییر و افزایش است. وخیم بودن وضعیت بازار مسکن را به‌راحتی می‌توان از این موضوع دریافت. درحال‌حاضر در بازار مسکن کشور عرضه به‌شدت کاهش یافته و در مقابل تقاضا به شکل بی‌سابقه‌ای افزایش پیدا کرده و دلیل این نامتوازنی نیز کاملا مشخص است. مردمی که سرمایه محدودی در اختیار داشتند، از بیم از دست رفتن ارزش پول‌شان، قصد دارند به‌سرعت آن را تبدیل به یک کالای سرمایه‌ای کنند. از سوی دیگر تمام فرصت‌ها و پروژه‌هایی که می‌توانستند برای کشور ما افتخار و برگ زرین تلقی شوند، به سخره گرفته شدند و از دست رفتند و در مقابل طرح‌هایی مثل حمایتی، امید، پاک و جوانان که فقط نامی از آنها به میان آمد مطرح شد و هیچ یک از آنها عملیاتی نشد، به‌عنوان دستاورد این مدت تلقی شد. همچنین سیستم بانکی را مکلف کردند تا به صنعت ساختمان که مولد هزار و دویست رسته شغلی و متولی هفتاد درصد اشتغال کشور است، تسهیلات ندهد و در صورتی که هزینه تامین اجتماعی در هر مترمربع دویست و پنجاه تومان بود، آن را به متری چهل هزار تومان رساندند، به همین دلیل سرمایه‌گذاری در این بخش به شدت کاهش یافت و دولت نیز در این زمینه تدبیری نکرد و در نهایت آنچه که امروز شاهد آن هستیم به‌وقوع پیوست. 
اغلب دولت‌ها در این سال‌ها هیچ برنامه عملیاتی مدونی که به نتیجه منطقی برسد در این زمینه نداشته‌اند که مهم‌ترین دلیل آن نیز بی‌کفایتی، بی‌برنامگی و بی‌تدبیری است. افزون بر همه این مشکلات، همه‌گیری ویروس کرونا را که تمام عرصه‌های تولید و تجارت را تحت تاثیر خود قرار داد نیز باید در نظر گرفت. آنچه به‌نظر می‌رسد این است که باوجود تمام این مشکلات، صنعت ساختمان کشور هنوز زنده است و می‌توان آن را دوباره به تکاپو انداخت. در هر حال فعالان عرصه مسکن محکوم به تولید هستند و نمی‌توان مسکن را مانند بسیاری از کالاها از خارج وارد کرد. ما باید از کارآفرینان این حوزه حمایت کنیم و مشوق انبوه‌ساز باشیم تا صنعت مسکن کشور دوباره پا بگیرد. تسهیلات با نرخ سود تک‌رقمی و کم کردن نهادها و ارگان‌هایی که در مسیر سازندگی و توسعه صنعت مسکن مانع ایجاد می‌کنند کمترین کاری است که می‌توان در جهت تقویت کارآفرینان این حوزه انجام داد. ما در حالی که با ناجوانمردانه‌ترین تحریم‌ها مواجه هستیم، می‌بینیم که هزینه صدور پروانه را در برخی شهرها حتی تا شصت درصد افزایش داده‌اند. وام و تسهیلاتی که از در اختیار گذاشتن آن صحبت می‌شود نباید فقط به درج خبر در رسانه‌ها و زیبا کردن تیتر صفحات جراید منتهی شود و کارآفرین باید به شکل عملی آن را حس کند. 
کافی است دولت ساختار خود را اصلاح کند؛ تسهیلات بانک مسکن را راه‌اندازی کند و زمین را در اختیار قرار دهد. با همین اقدامات، ما قادر خواهیم بود که در مرحله اول در مدت چهل روز ساخت دو تا سه میلیون واحد مسکونی را کلید بزنیم. طبیعی است که هرقدر تولید و پیش‌فروش مسکن سالم در کشور افزایش یابد، تاثیر مستقیمی بر کاهش قیمت آن خواهد داشت.

* صمت