فقدان بهره‌مندی اقتصاد کشور از بهره‌وری

فقدان بهره‌مندی اقتصاد کشور از بهره‌وری
  • 1399-03-06
  • .
توسعه فرآیندی است که به تسلط انسان بر طبیعت پیرامونش منتهی شود و برای این تسلط نیاز به شناخت محیط پیرامون وجود دارد، به همین دلیل علم، تحقیق و پژوهش رکن اصلی و اساسی در بکارگیری بهتر ابزارها برای تقویت این تسلط است.

به گزارش نمایشگاه بین المللی سنگ ایران، در کشور ما سال‌های زیادی است که درباره بهره‌وری و فواید آن در حوزه‌های مختلف صحبت به میان می‌آید و از آن به‌عنوان یکی از ابزارهای توسعه اقتصادی و رهایی ازاقتصاد نفتی یاد می‌شود.

با این حال در حوزه اقتصاد کمتر موضوعی را می‌توان یافت که برمبنای بهره‌وری پایه‌ریزی شده باشد یا اینکه نتیجه‌ای از اثرات آن دیده شود. سرویس تجارت روزنامه صمت به بهانه روز بهره‌وری گزارش ویژه خود را به موضوع بهره‌وری در نظام اقتصادی کشور اختصاص داده و با مرتضی افقه و مجیدرضا حریری، دو تن از کارشناسان حوزه اقتصاد به گفت‌وگو پرداخته که شرح آن را در ادامه می‌خوانید: 

بهره‌وری فقط لفظ نیست

مرتضی افقه، کارشناس اقتصادی: بهره‌ وری در همه جنبه‌های اقتصاد حائز اهمیت است و بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا در این زمینه برنامه‌ریزی‌های متعدد و مفصلی انجام داده‌اند. توسعه فرآیندی است که به تسلط انسان بر طبیعت پیرامونش منتهی شود و برای این تسلط نیاز به شناخت محیط پیرامون وجود دارد، به همین دلیل علم، تحقیق و پژوهش رکن اصلی و اساسی در بکارگیری بهتر ابزارها برای تقویت این تسلط است. یکی از وجوه تمایز توسعه و پیشرفت امروز و شیوه‌های سنتی آن و از نگاه دیگر وجه تمایز کشورهای پیشرفته و عقب‌مانده همین بهره‌وری است که می‌آموزد که از منابع موجود چگونه به شکل مطلوب‌تر استفاده شود. درحال‌حاضر در کشورهای پیشرفته نرخ رشد اقتصادی بین صفر تا چهار درصد است، در حالی که این رقم در کشورهای در حال توسعه می‌تواند حتی تا به بیش از ده درصد نیز برسد.
 دلیل این موضوع هم این است که کشورهای پیشرفته به سطح اشتغال کامل رسیده‌اند و از همه عوامل سه‌گانه برای توسعه استفاده کرده‌اند و رشد حدود چهار درصدی آنها از همان محل بهره‌وری است. این یعنی این کشورها از طریق علم و پژوهش، با استفاده از منابع ثابت خود همچنان تولید خود را افزایش می‌دهند و این افزایش اندک نرخ رشد بسیار ارزشمندتر از رشد نرخ توسعه با تکیه بر افزایش منابع است. در نتیجه امروز رقابت بین کشورهای پیشرفته در بهبود بهره‌وری است و هر کشوری که از عقل، اندیشه، علم و دانش خود بیشتر و بهتر استفاده کند، می‌تواند بهره بیشتری از منابع موجود خود ببرد. اگر ما بتوانیم این موضوع را در همه ابعاد اقتصادی کشور به‌کار بگیریم، می‌توانیم رشد اقتصادی را افزایش دهیم. متاسفانه در کشور ما نفت به‌دلیل نقشی که به‌صورت تاریخی در اقتصاد ما ایفا می‌کرده، همواره جای خالی همه عوامل موثر در رشد اقتصادی از جمله بهره‌وری را پر کرده، به همین دلیل نیز ما هیچ وقت لزوم توجه به این مقوله را حس نکردیم و سرمایه‌گذاری مناسبی روی عواملی که می‌توانند بهره‌وری را افزایش دهند نداشته‌ایم. 
بی‌توجهی به بهره‌وری و نقش آن در پیشرفت اقتصادی باعث شده در این سال‌ها از منابع و نیروهای موجود خود به‌درستی استفاده نکنیم و با این کار زمینه مهاجرت نیروهای انسانی کشور را فراهم کرده‌ایم. در مجموع بهره‌وری و سازمان آن در این سال‌ها تبدیل به سازمان‌هایی شکلی شده‌اند که چندان نیز موفق به ایجاد بهره‌وری در بخش‌های مختلف صنعت، کشاورزی، تجارت و... نشده‌اند. در حقیقت سیاست‌گذاران، تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان ما هنوز به‌درستی به نقش اصلی و اساسی نیروی انسانی در توسعه و پیشرفت پی نبرده‌اند، به همین دلیل این ظرفیت عظیم را رها کرده‌ایم و برای جبران فقدان آن متوسل به نفت شده‌ایم. ما شعار رهایی از اقتصاد نفتی را از ابتدای انقلاب داده‌ایم اما چون مسیر نیل به این هدف را که همان جایگزینی نیروی انسانی به جای منابع طبیعی از جمله نفت است بلد نبوده‌ایم، همچنان وابسته و معتاد به نفت مانده‌ایم. یکی دیگر از نکات قابل‌توجه درباره بهره‌وری اقتصادی و از عارضه‌های کشور ما، تقلید از کشورهای دیگر بدون در نظر گرفتن نیازها و پیش‌نیازهای مربوط به آن است. درست مثل این مورد که چون می‌بینیم کره جنوبی سه درصد تولید ناخالص ملی خود را صرف تحقیق و پژوهش می‌کند، فکر می‌کنیم اگر ما نیز این بودجه‌ها را افزایش دهیم، به همان جایگاه خواهیم رسید، در حالی که به هیچ وجه این‌طور نیست و ما هنوز نیاز به پژوهش در این زمینه را حس نکرده‌ایم. در زمینه بهره‌وری نیز همین طور است، یعنی یک سری اقدامات شکلی در این زمینه انجام می‌شود اما در نهایت نفت همه مشکلات را حل می‌کند و جای خالی بهره‌وری حس نمی‌شود.

در اصول اولیه اقتصاد هم مشکل داریم

مجیدرضا حریری، کارشناس اقتصاد: بحث بهره‌وری بحث افراد نیست و در آن سیستم مطرح است. زمانی که درباره اقتصاد صحبت می‌کنیم، بهره‌وری مسئله‌ای است که باید در گام نخست از سیاست‌گذاری آغاز شود و بعد از طراحی یک سیستم بهره‌ور، می‌توان از افراد توقع داشت که بهره‌وری خود را افزایش دهند. در واقع این موضوع پیش و بیش از آنکه یک انتخاب شخصی باشد، از وظایف حکومتی تلقی می‌شود. نکته دیگری که درباره بهره‌وری در حوزه اقتصاد وجود دارد این است که نمی‌توان این موضوع را به‌عنوان یک مولفه جداگانه در سیستم اقتصادی مورد بررسی قرار داد، بلکه باید آن را به‌عنوان جزئی از سیستم و در قالب یک ماهیت یکپارچه دید. در سیستم اقتصادی ما بهره‌وری وجود ندارد و دلیل مهم این موضوع، این است که اقتصاد ما سه عامل لازم برای بهره‌وری یعنی شفاف بودن، رقابتی بودن و آزاد بودن را ندارد. وقتی این سه عامل بر اقتصاد یک کشور حاکم نباشد، چه در فضای تولید و چه در فضای تجارت نمی‌توان از آن سیستم توقع بهره‌وری و حرکت در آن مسیر را داشت. وقتی سیاست‌گذار سیستم را برمبنای بهره‌وری قرار نداده و از سوی دیگر شفافیت، رقابت و آزادی اقتصادی وجود ندارد، حتی اگر کسی بخواهد با استفاده از امکانات شخصی خود، سالم و بهره‌ور عمل کند، در این کار ناموفق خواهد بود، زیرا سیستم موجود براساس عدم شفافیت، فساد، ناکارآمدی و عدم بهره‌وری تعریف شده است. حقیقت این است که ما سال‌های سال است که در موضوعات اقتصادی، در برنامه‌ها، سمینارها و کنفرانس‌ها از اهمیت موضوع بهره‌وری صحبت می‌کنیم اما هیچ نمود عینی درباره آن وجود ندارد. از برنامه دوم توسعه، همیشه قرار بوده درصدی از نرخ رشد اقتصادی ما از محل بهره‌وری حاصل شود اما در عمل نه آن برنامه‌ها و نرخ رشد اقتصادی پیش‌بینی شده محقق شد و نه آن درصد بهره‌وری به‌وقوع پیوست. درحال‌حاضر سیستم اقتصادی ما به‌دلیل نداشتن سه مولفه یادشده، یک سیستم بیمار است که اگر هم بخواهد نمی‌تواند بهره‌وری‌محور باشد. در یک اقتصاد شفاف است که قابلیت‌های برنامه‌ها، بنگاه‌ها و سازمان‌های بهره‌وری‌محور نسبت به سایر بخش‌ها بروز می‌کند اما در یک اقتصاد غیرشفاف مثل اقتصاد ما این اتفاق نمی‌افتد و نسبت شما با یک نهاد یا فرد قدرتمند و فسادی که می‌توان برای خریدن موانع بروکراتیک در آن کسب‌وکار به کار برد، می‌تواند شما را نسبت به یک فرد بهره‌ور ده‌ها قدم پیش بیندازد. همه ما می‌دانیم که در تربیت فرزند، تا به او راه رفتن را نیاموزیم، نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که قهرمان دوومیدانی شود. این موضوع در مباحث اقتصادی و تجاری ما نیز صدق می‌کند. در واقع مشکل اصلی در وضعیت نابسامان اقتصاد کشور به‌ویژه در سال‌های پس از جنگ تحمیلی و بروز انواع و اقسام سلاطین و مافیاها در حوزه‌های مختلف، در درجه نخست فقدان همین شفافیت است و تا در این زمینه اقدام موثری انجام نشود، نمی‌توان امید بهبود از این بیمار دیرسال داشت. اقتصاد ما در اصول پایه‌ای خود نیز دچار مشکلات عدیده است و باتوجه به اندکس‌های بین‌المللی مملو از انحصار و فساد است و با این شرایط به‌نظر می‌رسد تا رسیدن به استانداردهای متعارف در این زمینه راه زیادی باقی مانده و درحال‌حاضر صحبت از توقع برای بهره‌وری بیشتر برای تفریح و خنده باشد.

* صمت